پرنسس آدریناپرنسس آدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان

هفته بیست و هفتم

1391/9/29 11:46
نویسنده : مامان آدرینا
291 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماهی کوچلو مامان

گلم الآن شما بیست و هفت هفته ات و دیشب انقدر تو دل مامانی تکون میخوردی که نذاشتی مامان بخوابه چی کار میکردی ... نه به اون روزا که اصلا یا کم تکون میخوری من و بابات میترسونی نه به دیشب که انقدر بازی میکردی که نمیذاشتی مامانی بخوابه الهی قربون اون چرخیدنت برم که الآن هم داری حرکت میکنی.

بابا وقتی گوشش میزاره رو دل مامانی تا باهات حرف بزنه میکه این دختر من مثل ماهی شناگر خوبی چون فقط داره از اون تو صدای آب میاد و این حرفش مامان میخندونه راستی کوچلوی من بابا چی بهت میگه....

شاید تا چند روز دیگه نتونم بیام و برات چیزی بنویسم چون قرار شرکت  adsl که طرف قرار دادمون هست عوض کنیم و ممکن تا چند وقت اینترنت مامانی قطع باشه.

عزیزم تمام وسایل مورد نیازت برات خریدیم اما نمیدونم کی باید اونهارو بچینم چون شما تا یه مدتی مهمون اتاق خواب من و بابایی هستی تا زمانی که بابا بتونه خونمون عوض کنه و یه خونه دو خوابه بخره ولی تا اون موقه شما تو اتاق ما هستی برای همین هنوز وسایلت از جعبه و نایلونشون باز نکرده اما وقتی وسایلت باز کنم مامانی عکس سیسمونیت میزارم تو وبلاگت عزیزم

عزیزم از راه کمی دور میبوسمت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ماني مسافر كوچولو
29 آذر 91 17:56
سلام ماماني يه سوال پرسيدي من بيهوشي از كمر شدم ترس نداره موقع سزارين همه چيز ميفهمي ولي حتي قدرت حرف زدن نداري بعد عمل نبايد سرتو رو بالش بزاري كه بهت ميگن سزارين از كمر از نظر پزشكي اسيب كمتري وارد ميكنه داداش من پزشك بهم گفت ولي از تجربه خودم تا اونجا كه ميتوني طبيعي زايمان كن من اگه تجربه الان داشتم طبيعي زايمان ميكردم-ميتوني طبيعي بدون درد زايمان كني كه خيلي خوبه به هر حال ايشا.. زايمان راحت داشته باشي ني ني بوسسسسس
مامان ماني مسافر كوچولو
29 آذر 91 17:59
اگه بشه لينكتون كنم اون ماني خوشگله دوست منم هست


بله حتما عزیزم
مامان مینا
2 دی 91 0:53
سلام عزیزم وقتی نوشته هاتو خوندم بیاد روزهایی افتادم که ریحانه تو دلم بود. تا چشم به هم بزنی ادرینا بدنیا میاد و با شیطونیاش قلبتو تکون میده و هردوتون ذوق میکنین. خدا رو شکر...
تو پرسش و پاسخ درباره روش زایمان سوال کرده بودی. من سزارین شدم ولی الان پشیمونم. چون اون دردی که تو زایمان طبیعی قبل از زایمان میکشن رو، من بعد از عمل کشیدم و شبی رو که تو بیمارستان بودم رو هیچ وقت فراموش نمیکنم. من دارم خاطرات زایمانم رو تکمیل میکنم که بذارم تو وبلاگم. بهم سر بزن بد نیست بخونیشون.
راستی تو اینترنت سرچ کن: "خاطرات زایمان" کلی خاطره برات میاد. اونا رو سیو کن و وقتی اینترنت نداشتی بخون چون خیلی زیادن. مامانهای زیادی تو نینی سایت و نینی وبلاگ هستند که خاطرات زایمانشون رو با جزئیات نوشتن. این بهت کمک میکنه که تجربه زیادی کسب کنی.
مواظب مرواریدت باش


مامان مینای عزیز از اینکه راهنماییم کردی خیلی ممنونم حتما به وبلاکت سر میزنم
مامان مینا
4 دی 91 22:57
سلام مامان ادرینا. امیدوارم که حالت خوب باشه عزیزم. این روزا باید خیلی مواظب خودت و نی نی باشی و خوب غذا بخوری. کتاب ریحانه بهشتی رو هم بگیر و بخون و مواردی رو که توصیه کرده بخوری حتما استفاده کن مطمئن باش رو بچه ت تاثیر میذاره. برات خصوصی میذارم امیدوارم خاطرات زایمانم به دردت بخوره عزیزم.
مامان مینا
4 دی 91 23:01
راستی اینم بگم: تو شهر ما دیگه بیهوشی کامل موقع سزارین انجام نمیشه و همه عمل های سزارین با بیهوشی نخاع هستش چون میگن عوارضش زیاده. من که عملم بیهوشی نخاعی بود. راستی خاطرات زایمان سرچ کردی؟؟؟ چیزی گیرت اومد؟؟؟