آدرینا در سعد آباد
چند روز پیش بابایی گفت بیریم سعد آباد تا یه هوایی بخوریم یه تجدید خاطره بکنیم آخه من و بابایی یه عالمه خاطره خوب از اون جا داریم و رفتیم و حسابی به هممون خوش گذشت نگهبان کاخ وقتی دید شما تو کالسکه هستی ما رو از ایست بازرسی رد کردو به بابایی گفت شما برید بلیت بگرید و ما اینجا منتظر امدن بابایی هستیم الهی مامان قربونت برم بابایی گفت چون شما همش تو خونه هستید و کمتر آفتاب میبینید بهتر از این آفتاب استفاده کنی کمی ویتامین دی بدنت زیاد بشه اما فکر کنم زیاد خوشت نیومد بعد کلی گشتن دیگه حسابی گشنت شده بود برای همین مامانی یه جای خلوت و دنج پیدا کرد تا شما با خیال راحت شیر بخوری مامانی این جا رو خیلی دوست داره چون ...
نویسنده :
مامان آدرینا
0:00