8 ماهگیت مبارک
عزیز دلم امروز شما با هفتمین ماه زندگیت خداحافظی کردی دیگه داری کم کم بزرگ میشی خانم میشی عزیز دلم
کارای جدیدی که میکنی از این قراره :
نشستنت خیلی بهتر شده اما بازم باید دورت بالش بزارم اما نسبت به قبل خیلی بهتر شدی
وقتی بابایی شمارو ناز میده خجالت میکشی سرت میاری پایین زیر بازوی من قایم میکنی
خیلی تو خوردن غذا مامانی اذیت میکنی لباتو محکم بهم فشار میدی که مبادا من چیزی بهت بدم بخوری
برای خودت بازی میکنی سرو صدا در میاری
وقتی من کنترل تلویزیون دست میگرم شما فوری به تلویزیون نگاه میکنی و میدونی که کنترل برای چی
خوش خنده و خنده روی مامان این نه تنها من میگم بلکه هر وقت باهم میریم بیرون هر کسی که باهاش برخوردی داشته باشیم با یه نگاه این میفهمه بهم میگن چه دختر مهربون و خوش خنده ای دارین
و اما کار جدید و بدی که میکنی اینه که شب ها بد میخوابی و بیشتر اوقات گریه میکنی و مامانی تا ساعت 3 الی 4 صبح بیدار نگه میداری وا ازاون طرف تا یازده صبح میخوابی و الآن خوابی بابایی میکه روزا نزار بخوابه اما شدنی نیست شما وقتی خوابت باشه دیگه کسی حریفت نیست خودت میخوابی خدا کنه این عادت بد زود از سرت بیفته
حالا دیگه وقت عکس دیدن
الهی مامان فدات بشم وقتی که حمام میکنی و دستمال سر میبندی خیلی خوردنی ناز میشی
من بیا ون لوپاتو بخورم
این هم یه عکسه سه نفر بامحمد و ریحانه (بچه های عمه مریم )
عزیزم میبوسمت و سعی میکنم که زود به زود بیام و برات پست تای جدید بزارم اما امیدوارم که شما هم تو این کار به مامانی کمی کمک کنی