19 ماهگیت مبارک
سلام دختر گلم مامن خیلی سرم شلوغ بود که نتونستم بیام و خاطرات 18 ماهگیت برات بنویسم بیشتر وقت من برای رسیدگی به تو و زمان کم میارم الان هم که دارم این مطالب مینویسم ساعت یک ربع به یک نیم شب هست شما تو خواب نازی پس از شهریور شروع میکنم پنجشنبه 6 شهریور عصری که از خونه عمه مریم امدیم خونه بابایی رفت سر کار شما هم کمی بی حال بودی زود خوابیدی مامانی هم بعد چند ساعت امدم بهت سر بزنم دیدم بدنت داغه تب سنج گذاشتم دیدم تب داری تا نزدیکای صبح مامانی بیدار بودم هر نیم ساعت تبتو چک میکردم تا اینکه جمعه صبح بابامیثم امد بردیمت کلینیک پگاه دکتر ویزیتت کرد کفت گلوت که عفونت نداره براات یه انتی بیوتیک نوشت گفت اگر گلوت عف...
نویسنده :
مامان آدرینا
1:22
آدرینا در سر زمین عجایب
آلیس در سر زمین عجایب دیدین و حالا آدرینا در سر زمین عجایب ببینید این عکسها روتوی باغ بابابزرگ گرفتیم آفتابگردون های قول آسا کدو تبل های قول پیکر بزرگ ارتفاع بعضی از این آفتابگردون ها حدود 5 متر بود ...
نویسنده :
مامان آدرینا
11:31
17 ماهگیت مبارک
دخت نازم امروز یکم شهریور ماهگرد 17 ماهگیت هست تولدت مبارک روز به روز بزرگتر خانوم تر میشی تازه یاد گرفتی که چطور با عروسکت بازی کنی و عاشق عروسکی که خاله آمنه بهت داده شدی (عروسکی که مامان بزرگ برای بهنیا خریده بود و خاله اون داد به شما ) هر روز بغلش میکنی و میاری میدی به مامان و بهم میفهمونی که باید بهش شیر بدم من ادای شیر دادن در میارم ولی الهی قربونت برم تو هم شروع به قر زدن میکنی دست عروسکت میکشی خودت شروع به خوردن میکنی امروز صبح هم وقتی بابایی داشت میرفت سر کار فوری رفتی عروسکت بغل کردی امدی دم در با بابایی بای بای کردی اسم عروسکت گذاشتیم الی وقتی میگم الی بیار فوری میری پیداش میکنی میاری ولی ...
نویسنده :
مامان آدرینا
11:13
سلام
سلام دختر گلم مامانی بعد از یه غیبت سه ماهه دو باره برگشتم تا خاطرات و عکس های قشنگتو بزارم دختر قرتی مامان دندون هفتم و هشتمش در 25 تیر در آورده دختر باهوش من هم به من و هم باباش مامان میگه از یک تا پنج به خوبی میشماری و بازی کلاغ پر هم خوب بلدی ( این بازی خاله مریم بهت یاد داده ) ...
نویسنده :
مامان آدرینا
10:43
بدون شرح آدرینا
این چی پام کردین درش بیارین دوستش ندارم اصلا خودم در میارم آخ جون دیدی مامانی تونستم در بیارم دختر بلا کیه منم منم دختر ناناز کیه کیه منم منم دختر فینگیلی کیه کیه منم منم دختر شیطون و بلا کیه کیه منم منم و در آخر همه زندگی من و بابا میثم آدرینا ست ...
نویسنده :
مامان آدرینا
22:37
14 ماهگیت مبارک
دختر خوبم اول خرداد شما 14 ماهت شد الان دیگه خوب راه میری و برای خودت تو خونه گردش میکنی ولی هنوز مامان و بابا نمیگی ولی در عوضش از 1 تا 5 قشنگ میگی عجیبه شما توی این ماه (اردیبهشت ) اولین های زیادی داشتی : دختر نانازم در 5 اردیبهشت اولین قدم زندگیشو برداشت دختر هنرمند من در 11 اردیبهشت اولین نقاشی قشنگ هنریشو کشید البته اول مامانی هنر نمایی کرد بعد شما مازیک از مامان گرفتی نقاشی تکمیل کردی و دیدی چقدر لذت بخش شروع کردی به کشیدن دختر گل و باهوش من دیگه حلقه هوشش تقریبا دیگه مرتب میچینه آفرین خوشمزه مامانی ...
نویسنده :
مامان آدرینا
14:48
یک سال و یک ماه و یک هفتگیت مبارک
یک سال و یک ماه و یک هفتگیت مبارک مهربونم روز به روز داری بزرگ و بزرگتر میشی امروز تونستی دو قدم راه بری و من وبابات حسابی خوشحال کنی انکار دنیا رو به مامانی دادن نمیدونی چقدر خوشحال شدم تا چند دقیقه پیش داشتم با بابایی حرف میزدم ( امشب شیفت بیمارستان ) گفت که حسابی دلش برات تنگ شده چون امروز وقت نکرده تا باهات بازی کنه و وقت بگذرانه... امروز عمه مریم به مناسبت اولین قدم های زندگیت که برداشته بودی یه کیک گرفت و با محمد و ریحانه امدن پیش ما و مامانی هم چای درست کردم و یه عصرونه کیک و چای خوردیم وقت گوشی تلفن یا موبایل میبینی فوری بر میداری ومیگی ایی ایی یعنی الو الو وقتی میری سر وقت کتابخونه و مامانی صدات میکنم میگم آدرینا شما بر ...
نویسنده :
مامان آدرینا
10:19
روز مادر سال 93
آدرینا جونم فسقلی مامان انگار همین دیروز بود 11 اردیبهشت پارسال میگم اولین سالی که روز مادر بودنم جشن گرفتم چقدر زمان با تو بودن ودر کنار تو بودن زود میگذره به امید اینکه روزی هم خودت حس خوب مادر شدن احساس کنی از همین جا روز مادر به مامان محترم و مامان پروین عزیز و همه دوستای وبلاگی خوبم تبریک میگم . ...
نویسنده :
مامان آدرینا
15:04
آدرینا به روایت تصویر
کوچولوی من شما عاشق برنامه کلاه قرمزی و زمانی که شروع میشه باید حتما بری از جلوی جلو تماشا کنی قربونت برم الهی مامان فدای اون چشمای خوشگلت بشه باید چند قدم بری عقب تر و اما وقتی آدرینا کوچولو عصبانی و ناراحت میشه این شکلی میش ه وای چه اخمی کردی مامانی عاشق شبکه آی فیلم هستی ...
نویسنده :
مامان آدرینا
0:11